آزمونی برای مدیران شهرستان در بحث موزه تفت

یزدفردا "وبلاک تفتی تباران "وابسته به کانون تفکر تفت و توسعه:در ایام چندروزه سال جدید شاهد تلاشهای ارزنده فرماندارمحترم ودلسوز بودیم که بجای ترک این دیار ورفتن به اصفهان وسرکشی به خانواده که حق مسلم ایشان است ، در شهرستان حضور دائم داشته ودر اموری نظیر بازکردن مراکز گردشگری شهرستان از جمله باغ نمیر که گویا ارثیه برخی از مابهتران است وهمچنین تعین تیم های نظارتی همت ویژه داشت .همچنین اقدام ارزنده دیگر ایشان پیگیری مجدانه جهت بازکردن آب کوهی به دره گاهان برای ایجاد هوائی تازه در تنها آبشار طبیعی استان بود که بالتبع آثار مثبت آن در قنوات شهر تفت دیده خواهد شد.آنوقت موجب تاسف خواهد بود که عزیزی به دلیل عدم آگاهی یا از روی تعصب غیر واقع این زحمات رازیر سئوال ببردودر کامنت های وبلاگ ها بنویسد که فرمانداری همکاری لازم را نکرده است؟! بعد در سایه چنین جوی مدیران تنبل وکم کار یا بی برنامه فراموش شوند.

واما داستان غم انگیز موزه تفت!

موزه ها سند هویت هرقومی محسوب میشوند. ووجود آنها سند افتخاری برای معرفی هر شهر یا تمدن وکتابی قطور وگویا برای نسل جوان هرشهری است که میتواند ابزاری بسیار مناسب برای مسئولین تعلیم وتربیت آن شهرستان ویا استان باشد تا بنحو شایسته ای وبه شکل انتزاعی ماهیت تاریخی وهویتی آن نسل را به او انتقال داده و او را آماده پذیرش مسئولیت در مقابل هویت گذشته ، از قبیل آثار تاریخی وجاذبه های گردشگری نمایند.

تا قدری که بزرگتر شد بجای برداشتن دستگاه گنج یاب وتیشه و کلنگ و افتادن بجان آثار تاریخی به نحوه حفظ این آثار وتنوع بخشی قلمرو تاریخی بیندیشد ونگذارد داستان سرقت وفروش آثار تاریخی به موزه های خارجی وبه تبع آن انتقال ارز بخاطر انتقال جاذبه های گردشگری به کشورهای صاحب موزه ها ، ادامه پیدا کند.

لذا اینجاست که هر تفتی علاقه مندی باید با خود فکر کند که کجای این تمدن ایستاده است؟ هویت تاریخی او کجاست؟ چرا یغماگرانی بی ریشه آنرا به تاراج میبرند؟ وچرا ندانم کاری برخی مسئولین که بعضا منتخب مستقیم مردم هستند به اصلاح چنین فرایندی کمک نمیکنند؟؟؟ از این روی همچنان موزه تفت تعطیل وکک کسی هم نمیگزد. در همین ایام عید دیدیم که برخی شهرستانها مثل اردکان ومیبد چه تلاشی برای جذب گردشگران نمودند! امری که قطعا آثار مثبت اقتصادی وپویائی بازارهایشان را به دنبال دارد. تفت به عنوان شهرستان گردشگری چه سهمی از این بازار کسب کرده و رسالت ما تفتی ها چیست؟ آیا ادرات اوقاف ، میراث فرهنگی و ارشاد و شورای شهر حق دارند با بخشی نگری به منافع شهرستان ضربه بزنند؟ چرا برای حل مسئله ای که اینقدر ساده است از خود سستی و ضعف نشان میدهند؟ گفته میشود که میراث فرهنگی استان به جهت هزینه های متحمل شده در خانقاه شاه ولی انتظار دارد که این مرکز از سوی اوقاف جهت موزه در اختیارش قرار گیرد واز طرفی اوقاف با چشم برهم نهادن در قبال این همه هزینه از سوی میراث مطالبه اجاره کرده و هزینه ها را بعنوان اجاره متقبل نمیشود؟!تازه بعضی اعضاء شورای شهر مدعی اند که اینجا باید حتما دوباره کتابخانه شود!

بنظر میرسدحسب ارزیابی های موجود همین بنا به جهت مرکزیت شهری و قدمت تاریخی ومرجعیت گردشگری در کوتاه مدت بهترین مکان جهت چنین امری است تا بعدا موزه ائی جامع طراحی وساخته شود .و لازم است مسئولین مربوطه با توجه به ارزیابی های کارشناسی وفارغ از برخی حرف های احساسی نظیر اینکه چون اینجا کتابخانه بوده الا ولابد باید دوباره کتابخانه بشود ، به نیازها وضرورت های شهر و مهندسی صحیح آن فکر کنند. آیا نمیشود کتابخانه را در مکانی امن تر از کنار خیابان اصلی با تامین دیگر ضرورت های آن تامین کرد؟

قابل توجه دوستداران تفت اینکه زیلوهای منحصر بفرد مساجد تفت از موزه میبد سردرآورده وهم اکنون این شهرستان صاحب 3 موزه مردم شناسی ، پست (با سرمایه گذاری اداره کل پست استان بعنوان یک موزه استانی و نه شهرستانی ؟؟؟) وزیلو وپلاس میباشد وموزه چهارم یعنی موزه سفال وسرامیک هم در حال احداث است و اردکان صاحب 2 موزه مردم شناسی و موزه رجال اردکان است و موزه بظاهر فعال مردم شناسی خانه رزاقیان ها در واقع تعطیل است واز استانداردهای لازم برخوردار نیست و مسئولین تفت بجای هماندیشی توی سروکله هم میزنند. که باید گفت زهی تاسف از این وضعیت !!!

بیائیم کمی منطقی باشیم وبا همافزائی به منافع شهرستان که قطعا متضمن منافع مردم شهرستان است ، منصفانه تر فکر کنیم.ودرسال جدید مطالبات واقعیتر ودر دسترسی تری داشته باشیم.قطعا در این موضوع نیز فرماندار محترم منشاء آثار خیر درموضوع موزه برای شهرستان خواهند بود.